ظرفیت های اقتصادی استان تهران
استان تهران یکی از قطبهای اصلی اقتصاد کشور است. تجمع کانونهای عمده اقتصادی در این استان و موقعیت سیاسی- اداری و مرکزیت آن سبب شده است بخش عمده امکانات صنعتی و خدماتی در محدوده آن متمرکز شود.
فعالیتهای کشاورزی استان تهران از جایگاهی چشمگیر در بافت اقتصادی آن برخوردار است اما در مقایسه با دیگر بخشها سهم ناچیز و اندکی را به خود اختصاص داده است. دلایل عمده محدودیت کشاورزی در استان تهران به ویژگیهای طبیعی این منطقه مربوط میشود. کمی بارش، نزدیکی کویرها و بیابانها، کمبود آب مورد نیاز کشاورزی و تبدیل زمینهای کشاورزی به مناطق مسکونی و تولیدی- صنعتی، از مهمترین دلایل این رویکرد است.
دامداری: درهها و دامنههای ارتفاعات البرز با مراتع سرسبز و غنی، موقعیت مناسبی برای انجام فعالیتهای دامداری دارند. در استان تهران دامداری هم در دشتها و هم در نواحی کوهستانی و کوهپایهای رواج دارد ولی سهم این نوع دامداری در اقتصاد استان ناچیز است زیرا دامداری در استان تهران بیشتر به شیوه صنعتی رایج است و گاوداریهای صنعتی بزرگ به همراه مراکز صنعتی پرورش طیور و تولید تخممرغ و مرغ، در این استان دایر هستند که انواع فراوردههای دامی و لبنی را تولید میکنند.
صنایع کارخانهای: استان تهران یکی از کانونهای عمده صنایع کشور میباشد و توسعه صنایع بیشتر در امتداد راههای ورودی به تهران به ویژه در مسیر تهران- کرج، تهران- ساوه و تهران- قم متمرکز است. یکی از ارکان اصلی اقتصاد استان تهران صنایع ماشینی وابسته است که بیشتر آنها به مونتاژ و تولید کالاهای مصرفی اشتغال دارند. به طور کلی صنایع استان تهران برحسب نوع تولید عبارتند از:
* صنایع غذایی مانند کارخانه قندسازی، کارخانه روغن نباتی، لبنیات پاستوریزه، فراوردههای گوشتی، تصفیه قند، بیسکوئیتسازی، نان ماشینی، نوشابهسازی، کنسروسازی، مرباسازی و... .
* صنایع نساجی و چرم شامل ریسندگی و بافندگی پنبهای و پشم، تریكو، كفپوش، فرش ماشینی، موكت، پتو، حوله، تهیه انواع پوشاک، كفش، چرم، كیف و چمدان كه به تازگی تولیدات برزنت و الیاف نیز جزو این رشته از صنایع درآمده است .
* صنایع كانی و غیرفلزی که در آن مصالح ساختمانی و لوازم بهداشتی خانهها و شیشه تهیه و تولید میشود .
* صنایع فلزی شامل تولید انواع خودرو، لوازم خانگی مانند بخاری، كولر، اجاق گاز، یخچال، ماشین لباسشویی و نیز مخازن تحت فشار، لوله پروفیل، پنجره و بسیاری دیگر از فراوردههای فلزی. این واحدهای تولیدی بیشتر در غرب تهران در دو سوی مسیر تهران- كرج و شرق تهران به سوی جاده تهران- آبعلی قرار دارند .
* صنایع سلولزی شامل موسسههایی است كه به تولید كاغذ مقوا، كارتن، كیسه و پاكت كاغذی، كاغذهای بهداشتی و تولیدات چوبی مانند نئوپان، فیبر، كبریت و ... اشتغال دارند .
* صنایع شیمیایی و دارویی شامل كارخانهها و كارگاههایی است كه به تولید دارو، مواد بهداشتی، مواد ضدعفونی كننده، لاستیک و پلاستیک، رنگهای ساختمانی و صنعتی، پاکكنندههای جامد و مایع، فرآوردههای نفتی، روغن موتور و سموم دفع آفات نباتی میپردازند .
* صنایع برق و الكترونیک شامل مراکزی است كه به تولید و مونتاژ وسایل برقی و الكتریكی، كابل، باتری و لامپ میپردازند .
صنایع دستی: صنایع دستی استان تهران با توجه به بافت اجتماعی و تنوع قومی، به سه دسته شهری، روستایی و عشایری تقسیم میشود. صنایع دستی شهری در کارگاههای دائمی تولید میشوند و فاقد سابقه طولانی در منطقه میباشند و بیشتر سازندگان آنها از شهرستانهای دیگر به این استان مهاجرت نموده و در شهرستانهای مختلف استان ساکن شدهاند. صنایع دستی استان تهران به طور کلی عبارتند از:
قلمزنی: هنر قلمزنی در حقیقت نوعی حکاکی بر روی فلزات (عمدتاً مس و برنج) میباشد. بسیاری از افرادی که در این زمینه فعالیت دارند، مهاجرانی هستند که از اصفهان و شیراز به تهران کوچ کردهاند.
خرّاطی: خراطی عبارتست از تراش چوب و ساخت اشیای مختلفی همچون قنددان، کاسه، وَردَنه، گوشتکوب، قلیان، مجسمه و ... . بیشتر خراطان استان ساکنان دزفول (استان خوزستان) میباشند که طی سالهای گذشته به استان تهران مهاجرت نمودهاند.
خاتمکاری: خاتم ترکیبی است از چندضلعیهای منظم با تعداد اضلاع متفاوت (5، 6، 7، 8 یا 10ضلعی) که با استفاده از مواد اولیه گوناگون همچون انواع چوب، انواع استخوان، مفتولهای فلزی و صدف، در رنگهای مختلف تشکیل میشود و به وسیله آن سطح اشیاء به صورتی شبیه موزائیک، آراسته میشود.
خاتمکاران استان تهران نیز همچون قلمکاران این استان، از جمله مهاجرانی هستند که از شیراز و اصفهان به این منطقه کوچ کردهاند.
شیشهگری: شیشهگری هنر شکل دادن به شیشه است. هنرمند در این هنر ابتدا ماده شیشه را حرارت میدهد تا نرم و نیمه مایع شود سپس به وسیله دستها یا ابزار مخصوص یا دمیدن، اَشکال زیبایی را با آن پدید میآورد.
یکی از هنرهایی که در سالهای اخیر بسیار رواج یافته تراش و نقاشی روی شیشه است. هنرمندانی که در این زمینه فعالیت مینمایند آثار به غایت زییایی خلق نمودهاند.
زیلوبافی: زیلو نوعی زیرانداز و کفپوش دستبافت است که با نخ بافته میشود و شباهت زیادی به حصیر دارد. از مناطق مهم زیلوبافی در استان تهران میتوان به قشلاق داودآباد، باقرآباد، گرگ تپه، قرچک و خیرآباد اشاره نمود.
نقاشی روی چرم: هنر نقاشی روی چرم هنری است که تنها با دست انجام میگیرد و از هنرهای نسبتاً قدیمی و باسابقه استان تهران محسوب میشود. این هنر از دوره قاجاریه در استان تهران رواج یافت.
قالیبافی: در میان صنایع دستی رایج در استان تهران، بافت قالی و قالیچه از گستردگی چشمگیری برخوردار است و به صورت یک حرفه خانگی، تقریباً در تمام نقاط روستایی استان رایج میباشد زیرا فعالیت در این زمینه میتواند یک عامل مکمل اقتصاد کشاورزی در جوامع روستایی باشد.
گره رایج در قالیبافی استان تهران گره فارسی است که در آن خامه از کناره یک نخ تار به عقب رفته و پس از گره زدن، نخ تار جنبی از میان دو تار بیرون آمده و محکم میشود. البته بافت قالی بر اساس گره تُرکی که مختص قالیبافان ترکمن، آذربایجانی، همدانی و... میباشد نیز در این استان رواج دارد.
عشایر استان تهران نیز علاوه بر فعالیت در زمینه دامداری، به بافت انواع قالی و گلیم نیز اشتغال دارند. عشایر این استان را گروهی از عشایر لر، قشقایی، شاهسون و ... تشکیل میدهند که در دهههای اخیر از زادگاه خود به تهران، ورامین، ری و حومه آن کوچ نمودهاند.
چاپ باتیک: چاپ باتیک یا چاپ کَلاقهای یکی از انواع متداول چاپ پارچه در ایران است که از قدیم کاربرد داشته و بیشتر بر روی پارچههای ابریشمی انجام میشود.
روش کار در چاپ باتیک به این صورت است که ابتدا پارچههای ابریشمی را به وسیله ترکیبی از کربنات دو سود، صابون و جوش شیرین صمغگیری کرده و سپس با ترکیب تخم خربزه و روشنک، آن را سفید و نرم میکنند تا برای چاپ آماده شود. قسمتهایی از پارچه که نیازی به رنگ گرفتن ندارد را با موم میپوشانند (موم مانع نفوذ رنگ میشود) و سپس پارچه را به درون رنگ وارد میکنند تا بخشهای بدون موم، رنگ بگیرد. بعد از رنگآمیزی و بخار دادن، موم یا پارافین را با آب جوش از آن جدا میکنند. پس از آن پارچه را خوب آبکشی نموده و با قرار دادن کاغذ روی پارچه، آن را اطو میکنند تا آخرین ذرات موم نیز از پارچه جدا شود.
یکی از ویژگیهای چاپ کلاقهای ایجاد رگههای رنگی است که در اثر شکستن واکس و نفوذ رنگ از میان این شکستها به پارچه در حین عملیات رنگرزی بر روی پارچه پدید میآید.
رنگهای به کار رفته برای این نوع چاپ بیشتر از دسته رنگهای گیاهی همچون روناس، اسپرک، پوست انار و زردچوبه میباشد.
شهر اُسکو از دیگر نقاطی است که این هنر در آن رواج دارد.
سفالگری و سرامیکسازی: سفالگری استان تهران از جمله صنایع دستی این استان است که از پیشینه طولانی برخوردار میباشد.
قسمتهای جنوبی رشته کوههای البرز به ویژه بخشهای جلگهای استان نظیر دشت ورامین و ری که حاصل رسوبات آبرفتی رودخانههای جاجرود و کرج است، دارای طبقات رسی میباشد که همین مسئله موجبات رشد و رونق صنعت سفالگری و آجرپزی در این ناحیه را از سالهای پیش سبب شده است. محصولات تولید شده در این منطقه عموماً بدون لعاب هستند ولی به لحاظ مرغوبیت خاک منطقه دارای شفافیت خاصی میباشند.
در شهر تهران نیز کارگاههای متعدد سفالگری دایر میباشند که در این کارگاهها هنرمندان این رشته آثار زیبایی را خلق نموده و در گالریها و نمایشگاهها به فروش میرسانند.
وَرنیبافی: وَرنی گلیمی تک رو میباشد که از نظر بافت در حدّوسط گلیم و قالی قرار دارد. این هنر بومی آذربایجان بوده و عمدتاً توسط زنان و دختران عشایر در هنگام قشلاق که حجم کار کمتر است، بافته میشود. جنس ورنی گاه تلفیقی از ابریشم یا پشم است و بدون نقشه و به صورت ذهنی بر روی دار عمودی بافته میشود. نقوش و رنگآمیزی ورنیها کاملاً متأثر از فرهنگ، باور و روحیات عشایری است. نقوش ورنی عمدتاً متشکل از موتیفهای روستایی، ثابت و شناخته شده است اما در ورنیهای شهری به ندرت از نقوش گردان که شامل اسلیمی و ختایی است، نیز استفاده میشود زیرا به سبب شیوه بافت ورنی، ایجاد نقوش گردان بسیار دشوار است.
جاجیمبافی: در استان تهران منطقه فیروزکوه به دلیل کوهستانی بودن، دارای مراتع سرسبزی میباشد و همین امر سبب شده است تا بیشتر ساکنان این ناحیه به گلهداری و دامپروری اشتغال داشته باشند در نتیجه این منطقه یکی از مراکز تولید پشم ایران محسوب میشود و جاجیمهای تولیدی آن نیز دارای معروفیت خاصی است. جاجیمهای تولید شده در روستاهای فیروزکوه به دلیل نزدیکی به مازندران، کاملاً تحت تأثیر دستبافتههای آلادشت و شبیه پارچههای این منطقه میباشد با این تفاوت که عرض جاجیمهای تولیدی از 25 سانتیمتر تجاوز نمیکند.
در گذشته گروهی از عشایر قشقایی ساکن در روستای قجرتخت رستم نیز به تولید جاجیمهای بسیار نفیسی اشتغال داشتهاند اما در حال حاضر به دلیل جاذبه اقتصادی بیشتر قالیبافی، اکثر ایشان جذب این حرفه شدهاند.
در روستای کوهان از توابع دماوند نیز عدهای به تولید جاجیم اشتغال دارند. جاجیمهای بافته شده در این منطقه دارای عرض 25 سانتیمتر میباشد.
چادرشببافی: قدیمیترین صنعت دستی رایج در مناطق روستایی استان تهران بافت چادرشب در اندازههای مختلف و برای مصارف گوناگون است. این هنر در حال حاضر به صورت حرفهای خانگی در روستاهای کوهان و کیلان (از توابع شهرستان دماوند) رواج دارد و شاغلین در این صنعت عمدتاً زنان و دختران خانهدار میباشند که با بهرهگیری از دستگاههای چوبی ساده، محصولات بسیار نفیس و ظریفی با طرحهای راهراه و پیچازی به رنگهای زرد، قرمز، سبز، بنفش، نارنجی، قهوهای، نیلی و ... تولید میکنند.
روکاری (رودوزی): اصطلاح روکاری معمولاً به گروهی از تولیدات دستساز گفته میشود که در آن هنرمندان با استفاده از سوزن یا قلّاب و به کمک نخهای رنگین، بر روی پارچه نقشها و طرحهای اصیل و سنتی را پدید میآورند. به طور کلی رودوزیهای ایرانی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) گونهای از رودوزیها به این شکل است که زمینه پارچه تماماً از بخیه پوشانده میشود تا پارچه زمینه تازهای از رنگ و نقش بیابد مانند سوزندوزیهای بلوچستان، قلابدوزی رشت و پَتهدوزی کرمان.
ب) در نوع دیگری از رودوزی بر روی پارچه نقش چندانی دوخته نمیشود بلکه با عبور نخهای رنگین از لابهلای تار و پود پارچه و دوخت این الیاف به یکدیگر، پارچه ساده حالتی مُشبَّک و رنگین به خود میگیرد مانند سِکمهدوزی و قلابدوزی اصفهان.
ج) در نوع دیگری از رودوزیها زمینه پارچه به رنگ اصلی باقی مانده و به کمک الیاف فلزی، نقوش متنوعی بر روی پارچه دوخته میشود مانند دَه یک دوزی (که در حال حاضر منسوخ شده)، نقدهدوزی، تافتهدوزی، خوسدوزی و زریدوزی (که گلابتوندوزی نیز نامیده میشود).
انواع مختلفی از رودوزی در استان تهران به ویژه شهر تهران رواج دارد که از جمله آنها میتوان از قلابدوزی، قلاببافی و گلدوزی نام برد.
نمدمالی: نمدمالی از جمله صنایع استان تهران است که از پیشینه طولانی برخوردار است ولی در حال حاضر تا حدودی منسوخ شده است. این حرفه در گذشته در میان گروه بسیاری از ساکنان مناطق روستایی استان تهران به ویژه ورامین و عشایر اسکان یافته شهر ری رواج داشت اما به علت پایین بودن میزان تقاضا و دشواری کار و بالا رفتن قیمت مواد اولیه در سالهای اخیر، بیشتر دست اندرکاران خود را از دست داده و امروزه فقط تعداد معدودی از عشایر که به مراتع حومه سد لار کوچ میکنند، مقدار محدودی نمد برای مصارف شخصی تولید مینمایند.
منطقه امامزاده جعفر (از توابع ورامین) در گذشته یکی از عمدهترین مناطق تولید نمد در استان تهران بود اما در طی چند سال گذشته تا حدّ زیادی این فعالیت کاهش یافته است.
گلیمبافی، حصیربافی، سبدبافی و بافت رویه پشتی، جُوال و خورجین از دیگر صنایع دستی رایج در استان تهران است.